وب سایت علیرضا صائبی وبلاگ علیرضا صائبی
بخش اول: حاتم بخشی …
مطلع شدم یکی از بانکهای خصوصی که اخیرا در داخل کشور مجوز فعالیت گرفته سیستم نرم‌افزاری مدیریت اموربانکی خود را تمام و کمال از یک شرکت خارجی در همین حوالی خریده و کارشناسان جذب شده داخلی (در سطح کارشناس ارشد فناوری اطلاعات و نرم‌افزار و …) در حال اعزام به همین حوالی هستند برای طی دوره‌های آموزشی نگهداری و پشتیبانی از نرم‌افزار خریداری شده …
بعد یادم آمد که همین دو هفته پیش بود که یک شرکت اروپایی محصولی را برای یکی از شرکت‌های بزرگ ایرانی دمو کرد که هزینه راه‌اندازی آن نزدیک ۴۰۰ برابر حقوق و دستمزد من بود و از طرفی هر کارشناس آن شرکت برای مشاوره در راه‌اندازی ساعتی ۱۸۰ یورو ناقابل فقط دستمزد میگرفت (ناگفته نماند که فرایند راه‌اندازی حدود ۶ ماه با ۳ کارشناس پیشنهاد شده بود) و مدیر مربوطه کلی با سلام و صلوات بازاریاب شرکت اروپایی و محصول آنها را حلوا حلوا کرد و …
باز یادم آمد سال گذشته قصد شرکت در مناقصه نرم‌افزار نظام جامع اطلاعاتی یکی از بزرگترین سازمان‌های دولتی کشور را داشتم و فقط به این دلیل شرکت نکردم که صراحتا در اسناد مناقصه آمده بود: "لازم است پیشنهاد دهنده برای امور امنیت نرم‌افزار با یک شرکت معتبر خارجی مشارکت نماید!" که معنی آن استفاده از محصولات شرکت‌های خارجی دقیقا در تامین امنیت آن سیستم نرم‌افزاری بود و باز از این مثال‌ها چندتایی را به خاطر آوردم … از جمله سازمان امور مالیاتی که طراحی فرایندهای سیستم مالیاتی کشور را به شرکت اروپایی سپرده و یکی دوبار هم این قرارداد چند ده میلیون دلاری را تمدید کرده و این در حالی است که تولید نرم‌افزارها و دیگر ابزارهای اجرای سیستم طراحی شده را شرکت‌های ایرانی انجام می‌دهند!
فقط مختصری کنجکاو شدم این چه نوعی از خدمت به رشد ایران و توان ایرانی است؟
پ.ن.: این واقعا یک مسئله مدیریتی مربوط به نظام نیست و فقط مربوط به هموطنی است که تصمیم گرفت به جای اعتماد به توان داخلی به منافع آنی خود فکر کند.
————————————————–
بخش دوم: احسان خواجه امیری …
آقای برادر از ساعت ۲ صبح روز ۲۲ بهمن در خیابان انقلاب محدوده فلسطین در حال تست بلندگوها برای مراسم بود و پیاپی هم به همکاران عزیز و زحمتکش (که قبول کرده بودند تمام شب را برای برپایی سیستم صوتی پخش موزیک و پیام طی مراسم مشغول باشند و کار کنند و هم خود و هم کل ساکنین تا شعاع ۱۰۰ متری خیابان انقلاب را از زندگی بیندازند) تاکید میکرد: "آقا الان بلندترین سطح صدایی که میتونی بدی رو بده من تست کنم … علی جان … تا شیش و نیم بیشتر وقت نداریم ها بجنبید بچه‌ها …"
گفتم تا این احساس خوش سردرد برقراره خداییش حیفه از احسان خواجه امیری بخاطر این آلبوم جدیدش که تا صبح با صدای خیلی بلند اونم درست وسط هال خونه گوش میکردیم تشکر نکنم … جدی واقعا هیچ وقت تا حالا فکر نکرده بودم که یک سیستم صوتی خوب اونهم با پخش خیابونی میتونه اینقدر در درک موسیقایی انسان تاثیر بگذاره … البته ۱۱۰ پلیس و ۱۳۷ شهرداری و ستاد برگزاری مراسم ۲۲ بهمن و سامانه سامد هم کلّا با من موافق بودند و وقتی براشون از تاثیر خوبی که موسیقی نیمه شب بر روان انسان داره صحبت کردم همگی با شعف و شادی مرا تایید کردند و قرارشد به آقای برادر یک جایزه خوبی بدیم بصورت مشارکتی …
پ.ن.: این واقعا یک مسئله مدیریتی مربوط به نظام نیست و فقط مربوط به هموطنی است که تصمیم گرفت سیستم صوتی را نیمه شب تست کند.
