اخیراً، طی دو سه سال گذشته، اختلال گسترده در سیستمهای ناوبری در ایران بیشتر شده است. این نوع اختلالات که پیشتر نیز توسط کارشناسان و متخصصین حوزه فناوری اطلاعات مورد انتقاد شدید قرار گرفته را میتوان از دیدگاههای متنوعی مورد بررسی قرار داد. ازآنجاکه رسیدگی فعالانه به این مسئله را فرسنگها دور از دغدغههای «سازمان ملی هوش مصنوعی» میدانم، فکر میکنم شایسته است اساتیدی که در دانشگاهها دروسی مثل اخلاق فناوری یا هوش مصنوعی اعتمادپذیر (Trustworthy AI) را تدریس میکنند یا مسئولین و مدیرانی که در سازمانها یا شرکتها معماری، طراحی و توسعه سامانههای هوش مصنوعی را بر عهده دارند، به این مسئله توجه کنند و ابعاد مختلف آن را برای دانشجویان و همکاران خود روشن سازند تا حداقل در آن بخش از نسلهای آتی مهندسین کشور که مهاجرت نکرده و مشغول به فعالیت در سازمانهای دولتی و حاکمیتی و خصوصی ایران میشوند، شاهد حضور افرادی باشیم که تنها به این دلیل کارمندی و عضویت در سازمان یا تشکیلاتی خاص، طراح و مجری بروز این نوع اختلالات در ایران نباشند.
بهصورت خیلی مختصر اشکالات عمده این نوع اختلالات را میتوان به شرح زیر برشمرد:
• از دیدگاه اصول پایه Trustworthy AI: ازآنجاکه قوانین هوش مصنوعی مشهور مثل قوانین اتحادیه اروپا (EU AI Act) بر اصول شفافیت، قابلیت اطمینان، رفع تبعیض و مسئولیتپذیری در توسعه و استفاده از سیستمهای هوش مصنوعی تأکید دارد، اختلال در سیستمهای ناوبری، با نقض اصول شفافیت (عدم اطلاعرسانی دقیق به کاربران) و قابلیت اطمینان (ایجاد خطرات بالقوه برای کاربران) در تضاد است.
• از منظر حقوق دیجیتال شهروندی: قوانینی مثل قوانین AI و خدمات دیجیتال در اتحادیه اروپا، تأکید زیادی بر حقوق دیجیتال شهروندان، از جمله حق دسترسی به اطلاعات و حریم خصوصی دارند. اختلال در سیستمهای ناوبری، چون باعث محدودیت در دسترسی شهروندان به اطلاعات مکانی دقیق میشود، مستقیماً این حقوق را محدود میکند.
• از نگاه اصول انسانگرایی دیجیتال:
– اصل دسترسی آزاد به اطلاعات برای همه: این اصل بر حق همه افراد برای دسترسی به اطلاعات تأکید دارد. اختلال در سیستمهای ناوبری، این حقوق را محدود میکند.
– اصل حفظ حریم خصوصی: این اصل بر حق افراد برای حفظ حریم خصوصی خود تأکید دارد. اگر این اختلالها بهمنظور نظارت بر شهروندان انجام شده باشد، حریم خصوصی آنها نقض میشود.
– اصل عدالت دیجیتال: این اصل بر استفاده عادلانه از فناوری و جلوگیری از تبعیض دیجیتال تأکید دارد. اگر این اختلالات بهصورت هدفمند علیه گروه خاصی از افراد اعمال شود، اصل عدالت دیجیتال نقض میشود.
• از دیدگاه قوانین جاری ایران:
– قانون جرایم رایانهای: اگرچه این قانون برخی جرایم سایبری را تعریف میکند، اما در مورد اختلالات گسترده در سیستمهای ناوبری، سکوت کرده و یا تعاریف آن بهاندازهای مبهم هستند که امکان تفسیرهای مختلف را فراهم میکنند.
– قانون حمایت از حقوق مصرفکنندگان: این قانون حقوق مصرفکنندگان خدمات ارتباطی را تضمین میکند. اختلال در سیستمهای ناوبری، میتواند بهعنوان نقض این حقوق تلقی شود.
– اصل قانونمداری: هرگونه اقدام محدودکننده آزادیهای فردی باید بر اساس قانون و با رعایت تشریفات قانونی انجام شود.
در کل، اختلال در سیستمهای ناوبری، نهتنها یک مسئله فنی، بلکه یک مسئله حقوقی، اخلاقی و اجتماعی است که نیازمند توجه جدی و اقدامات مناسب از سوی دولتها و نهادهای بینالمللی است. باتوجهبه موارد ذکر شده، میتوان نتیجه گرفت که اختلال در سیستمهای ناوبری در ایران، از منظر قوانین بینالمللی، اصول اخلاقی و حتی برخی از قوانین داخلی ایران، قابلتوجیه نیست.
این اقدام میتواند تبعات منفی متعددی از جمله کاهش اعتماد عمومی به دولت، محدودشدن آزادیهای فردی و آسیب به اقتصاد کشور داشته باشد و شایسته است سازمان یا نهاد مسئول، دلایل و اهداف این اختلالات را بهصورت شفاف اعلام کرده و مسئولیت هرگونه خسارت ناشی از این اختلالات را بپذیرد.
بله، دقیقا همینطور است.
به ضورت مشخص مباحث اخلاق فناوری برای همین حوزه طراحی شدهاند و تدریس و ترویج آنها در دانشگاهها، سازمان و موسسات، میتواند کمک ارزشمندی در آگاهی و مطالبه عمومی و استقرار سیستماتیک تدریجی این مفاهیم در کاربردهای روزمره فناوری به حساب آید.
این موضوع یکی از دغدغههای اصلی انسانگرایی دیجیتال است و در کتاب «چشماندازهایی بر انسانگرایی دیجیتال» به تفصیل به آن پرداخته شده است.
به نظرم با توجه به افزایش نکات فرهنگی که باید در دنیای دیجیتال الان رعایت کرد، فراتر از اساتید اخلاق دانشگاه، بلکه تمامی اساتیدی که در محیط آکادمیک فعالیت میکنند باید رویههایی که باعث فرهنگ سازی هرچه بیشتر این مباحث میشود را مد نظر قرار داده و به عنوان اصل فراموش نشدنی به آن توجه و به فراگیران علم آموزش دهند.