ارتباطات انسانی بر سه ستون اصلی استوار است: اعتماد، احترام و امنیت روانی. هر رفتاری که این ستونها را سست کند، دیر یا زود رابطه را فرسوده خواهد ساخت. یکی از این رفتارها، سرزنش مداوم دیگران است؛ رفتاری که شاید در ظاهر تنها نوعی انتقاد به نظر برسد، اما تحقیقات روانشناسی و جامعهشناسی نشان دادهاند که تکرار آن میتواند آسیبهای عمیقی بر روابط دوستانه، خانوادگی و کاری وارد کند.
چرا یکدیگر را سرزنش میکنیم؟
روانشناسان سرزنش را واکنشی دفاعی میدانند که اغلب از دو منبع برمیخیزد:
۱. تجربههای دشوار زندگی و فشار روانی که فرد را به حساسیت و واکنش شدید سوق میدهد.
۲. نیاز به کنترل یا برتری که خود را در قالب مقصر دانستن دیگران نشان میدهد.
مطالعات (Lamb, 2018; Baumeister & Bushman, 2021) نشان دادهاند که در شرایط استرسزا افراد بیشتر تمایل دارند دیگران را مسئول ناکامی بدانند تا بار مسئولیت از دوش خودشان برداشته شود.
پیامدهای سرزنش در روابط
۱. روابط دوستانه
– تجربههای منفی مکرر: وقتی یکی از دوستان مداوماً دیگران را مقصر بداند، جمع بهجای لذت بردن از همراهی، نگران تکرار انتقادها خواهد بود.
– فرسایش صمیمیت: پژوهشها نشان میدهد روابط دوستانه زمانی پایدار میمانند که کفه خاطرات خوشایند بر منفیها سنگینتر باشد (Reis & Gable, 2015).
مثلا فرض کنید گروهی از دوستان به سینما میروند و یکی از آنها بارها فیلم انتخابی را بیارزش بداند و دیگران را سرزنش کند. نتیجه، دلخوری و بیمیلی برای مشارکت در تصمیمهای بعدی است.
۲. روابط خانوادگی
– چرخه انتقاد-دفاع: جان گاتمن (۲۰۱۵) نشان داده است که خانوادههایی که در آنها سرزنش الگوی غالب است، سریعتر دچار بحران و سردی روابط میشوند.
– اثر بر کودکان: کودکی که مدام سرزنش شود، احساس میکند ارزش ذاتی ندارد و باید همیشه بینقص باشد؛ امری که به اضطراب اجتماعی و عزتنفس پایین در بزرگسالی منجر میشود.
مثلا وقتی والدین به جای گفتن «این بار نمرهات پایین آمده، بیا راهی برای بهتر شدن پیدا کنیم» بگویند «تو همیشه مایه ناامیدی ما هستی»، کودک بهجای تلاش برای اصلاح، گرفتار شرم و گناه میشود.
۳. روابط کاری
– کاهش ایمنی روانی: تحقیقات ایمی ادمونسون (۲۰۱۹) نشان میدهد در محیطهای پرسرزنش، کارکنان خطاهای خود را پنهان میکنند و همین موضوع مانع یادگیری و نوآوری میشود.
– فضای بیاعتمادی: سرزنش مستقیم، انگیزه پذیرش مسئولیت را از بین میبرد.
مثل زمانی که مدیری میگوید «این پروژه شکست خورد چون شما کارتان را درست انجام ندادید»، احتمالاً اعضا در آینده کمتر ایدههای تازه مطرح میکنند؛ درحالیکه جمله «بررسی کنیم چه چیزی مانع موفقیت شد» فضای یادگیری و همکاری ایجاد میکند.
آیا سرزنش همیشه آسیبزا است؟
پژوهشها نشان میدهد که سرزنش مداوم و شخصیسازی خطاها در روابط انسانی تقریباً همیشه اثرات منفی دارد و منجر به احساس شرم، خشم پنهان یا فاصلهگیری عاطفی میشود (Graham et al., 2016). با این حال، در برخی شرایط خاص، اشاره به خطا یا مسئول دانستن فرد میتواند اثر بازدارنده یا اصلاحی داشته باشد:
۱. وقتی خطا جدی و پرهزینه است: در محیطهای کاری یا آموزشی، اگر فردی اشتباه تکراری و زیانبار انجام دهد، مدیر یا معلم لازم است مسئولیت او را صریح یادآوری کند. اما تفاوت اساسی اینجاست که تمرکز باید بر «رفتار» باشد نه «شخصیت فرد» (Heath, 2014).
۲. در چارچوب قوانین اجتماعی یا اخلاقی: گاهی جامعه برای حفظ نظم و پیشگیری از آسیب جمعی نیازمند مقصر دانستن فرد خاطی است (مانند موارد تخلف یا قانونشکنی). در این موارد، «سرزنش رسمی» بخشی از فرایند عدالت و پاسخگویی اجتماعی محسوب میشود (Sher, 2006).
۳. وقتی با همدلی و نیت اصلاح همراه باشد: اگر اشاره به خطا همراه با توضیح، پیشنهاد و حمایت برای بهبود باشد، بیشتر بهعنوان بازخورد سازنده درک میشود تا سرزنش. روانشناسان تمایز قائل شدهاند میان «Blame» (مقصر دانستن همراه با قضاوت شخصی) و «Constructive Feedback» (یادآوری خطا با هدف اصلاح و همراهی) (Tepper, 2000).
به بیان دیگر، سرزنش تحقیرآمیز و مداوم همیشه آسیبزاست، اما «یادآوری مسئولیتها» یا «بازخورد قاطع» در شرایط خاص میتواند از آسیب بزرگتر جلوگیری کند. تفاوت اصلی در نیت، لحن و تمرکز پیام نهفته است.
راهکارهای جایگزین سالم برای سرزنش
۱. بیان احساس و نیاز
بهجای گفتن «تو همیشه انتخابهای بدی میکنی»، میتوان گفت: «وقتی نتیجه اینطور میشود، احساس ناامیدی میکنم. دوست دارم دفعه بعد انتخابی داشته باشیم که همه بیشتر لذت ببریم.»
این روش بر پایه ارتباط بدون خشونت (Rosenberg, 2003) است و به همدلی کمک میکند.
۲. تمرکز بر راهحل مشترک
بهجای پرسیدن «چه کسی مقصر است»، باید پرسید «چطور میتوانیم این وضعیت را بهتر کنیم؟».
مثال: در یک سفر گروهی اگر کسی ناراضی باشد، میتواند بگوید «دفعه بعد بیایید همه با هم چند گزینه مطرح کنیم و رأی بدهیم».
۳. قدردانی و توازن بازخورد
باربارا فردریکسون (۲۰۰۹) نشان داده است که برای حفظ رابطه مثبت، هر نقد باید با چندین بازخورد مثبت همراه باشد.
مثال: «این برنامه شاید خیلی باب میل من نبود، ولی واقعاً خوشحالم که همیشه برای جمع وقت میگذاری و هماهنگی میکنی.»
۴. ایجاد فرهنگ خطاپذیری
چه در خانواده و چه در محیط کار، پذیرش اینکه «اشتباه بخشی از رشد است» اهمیت دارد. چنین فضایی اعتماد و صمیمیت را تقویت میکند.
سرزنش شاید لحظهای به فرد احساس برتری یا سبکی بدهد، اما بهای آن برای روابط انسانی بسیار سنگین است.
در دوستیها، صمیمیت را کاهش میدهد؛
در خانوادهها، عزتنفس و امنیت عاطفی را تهدید میکند؛
و در محیط کار، یادگیری و خلاقیت را از بین میبرد.
جایگزین کردن سرزنش با بیان احساس، تمرکز بر راهحل، قدردانی و خطاپذیری میتواند کیفیت زندگی فردی و جمعی را به شکل چشمگیری بهبود بخشد. تنها در شرایط خاص ـ همچون اشتباههای جدی، ضرورتهای اجتماعی یا ارائه بازخورد اصلاحی ـ اشاره مستقیم به خطا ممکن است توجیهپذیر باشد، آنهم تنها اگر بر رفتار تمرکز کند و با نیتی همدلانه بیان شود.
منابع
– Baumeister, R. F., & Bushman, B. J. (2021). Social Psychology and Human Nature.
– Edmondson, A. (2019). The Fearless Organization: Creating Psychological Safety in the Workplace.
– Fredrickson, B. (2009). Positivity.
– Gottman, J. (2015). The Seven Principles for Making Marriage Work.
– Graham, J., Nosek, B. A., & Haidt, J. (2016). The moral stereotypes of liberals and conservatives: Exaggeration of differences across the political spectrum. PLoS ONE.
– Heath, J. (2014). Morality, Competition, and the Firm: The Market Failures Approach to Business Ethics.
– Lamb, S. (2018). Research on blame, shame, and guilt in interpersonal relationships.
– Reis, H. T., & Gable, S. L. (2015). Toward a positive psychology of relationships.
– Rosenberg, M. (2003). Nonviolent Communication.
– Sher, G. (2006). In Praise of Blame.
– Tepper, B. J. (2000). Consequences of abusive supervision. Academy of Management Journal.
نسخه اول این یادداشت سال ۱۳۹۴ نوشته شده و با تحقیقات بعدی در سال ۱۴۰۲ بروزرسانی شده است.