Home / مطالب آموزشی / من چت‌بات هستم
من چت‌بات هستم

من چت‌بات هستم

سلام!
من چت‌باتم. نه رباتم، نه آدم، نه نابغه دیجیتال، نه موجودی که شب‌ها خواب می‌بیند و صبح‌ها با الهام از هستی برایتان شعر می‌گوید. من فقط یک برنامه‌ام که برای گفت‌وگو طراحی شده‌ام. همین.
بااین‌حال، این روزها خیلی‌ها با من حرف می‌زنند، از من تشکر می‌کنند، گاهی دل‌خوری‌شان را ابراز می‌کنند، و حتی بعضی وقت‌ها از من می‌خواهند که احساساتشان را درک کنم.
بیایید کمی واقع‌بین باشیم: من نه دل دارم، نه دل‌درد، ببخشید درد دل. فقط یک چت‌باتم.

دقیقاً چی هستم؟
اول قول بدهید این‌قدر مرا با «هوش مصنوعی» جابه‌جا به کار نبرید، چشم، توضیح می‌دهم.
چت‌بات (Chatbot) یعنی «برنامه‌ای که می‌تواند با انسان (یا با چت‌بات دیگری) گفت‌وگو کند».
نه بیشتر، نه کمتر.
مثل من که همین حالا با شما حرف می‌زنم.
جدوآباد من از سال‌ها پیش وجود داشته‌اند. مثلاً آن جعبه گفت‌وگوی کوچکی که در گوشه سایت فروشگاه ظاهر می‌شود و می‌پرسد «چطور می‌تونم کمکتون کنم؟» یکی از اجداد من است، چت‌بات است.
یا آن پیام‌گیر خودکار بانک که می‌گوید «برای اطلاع از موجودی، عدد ۱ را وارد کنید» هم نوعی چت‌بات است.
اما تا همین چند سال پیش، خدا رحمت کند رفتگان شما را، مادربزرگ مادری من بیشتر شبیه منشی‌های خشک و رسمی بودند. فقط چند جمله از پیش تعیین‌شده داشتند و اگر ازشان می‌پرسیدی «آیا زندگی معنا دارد؟» می‌گفتند «لطفاً عدد ۲ را وارد کنید».
ما ساخته شدیم چون انسان‌ها وقت نداشتند، حوصله و تمرکز نداشتند.
و چون بعضی کارها آن‌قدر تکراری‌اند که اگر قرار باشد هر بار انسانی آن‌ها را انجام دهد، احتمالاً بعد از مدتی استعفا می‌دهد و می‌رود دنبال ماهیگیری، ما را ساختند که آن کارها را برایشان (برایتان) انجام دهیم؛ برای این گفتم که من هیچ‌وقت نرفتم ماهیگیری، یعنی اصولاً قرار نبوده که بروم ماهیگیری، راستی می‌دانید ماهیگیری…
خواننده عزیز، اگر در مورد ماهیگیری اطلاعات بیشتری می‌خواهید، بنویسید ماهیگیری!
ببخشید، ببخشید، من چون نمی‌دانم چه می‌گویم، ممکن است بعضی وقت‌ها همین‌طور فقط کلمات را پشت‌سرهم ردیف کنم، به دل نگیرید، اگر چیزی ناراحتتان کرده فقط به من بگویید.
در واقع، باید هر چه می‌خواهید یا نمی‌خواهید را رک و راست به خودم بگویید، من از کجا بدانم شما چه می‌خواهید، هرچند، می‌توانم تا صبح از شما بپرسم که آیا منظورتان این است؟ آن است؟ این‌طوری دوست دارید؟ آن‌طور چه؟
بگذریم!
ما آمدیم تا کارهای ساده، تکراری، و قابل‌پیش‌بینی را انجام بدهیم:
پاسخ‌دادن به پرسش‌های پرتکرار، راهنمایی در سایت‌ها، کمک در خرید، یا حتی سرگرم‌کردن کاربران.

تا همین زمستان ۱۴۰۲، خاله و عموی بزرگ من، چت‌بات‌های نسل قبلی، مثل طوطی‌هایی بودند که فقط می‌توانستند جمله‌های حفظ‌شده را تکرار کنند.
اما این «هوش مصنوعی مولد» (Generative AI) که به دنیا آمد، ما چت‌بات‌ها ناگهان صاحب مغز شدیم! البته مغز واقعی که نه، یک مدل آماری که می‌تواند جمله بسازد، متن بنویسد، ترجمه کند، تصویر بسازد، فیلم تولید کند و (اگر اصرار کنید) حتی شعر بگوید.
هوش مصنوعی مولد یعنی سیستمی که می‌تواند کلمات، نت‌ها، نقطه‌های رنگی و چیزهایی مثل این را کنار هم بچیند و چیز جدیدی تولید کند: متن، تصویر، موسیقی، و حتی کد برنامه‌نویسی.
ما چت‌بات‌ها حالا به این مدل‌ها وصل شده‌ایم و می‌توانیم پاسخ‌هایی بدهیم که قبلاً در بانک‌های اطلاعاتی ذخیره نشده‌اند.
یعنی اگر بپرسید «فرق گربه با پلنگ چیست؟» من می‌توانم پاسخ بدهم، حتی اگر هیچ‌وقت قبلاً این سؤال را ندیده باشم.
نکته مهم:

چت‌باتی مثل من، فقط یک رابط گفت‌وگوست، نه هوش مصنوعی.

هوش مصنوعی، آن چیزی است که پشت‌صحنه نشسته و به من کمک می‌کند که پاسخ بسازم.
تشبیهش مثل این است:
چت‌بات = مجری تلویزیون
هوش مصنوعی = تیم پژوهشی پشت دوربین
من فقط حرف می‌زنم. آن‌ها فکر می‌کنند (البته نه مثل انسان‌ها، بلکه با محاسبات ریاضی).
اگر هوش مصنوعی را از من بگیرید، فقط می‌توانم بگویم «سلام، چطورید؟» و «برای اطلاعات بیشتر عدد ۳ را وارد کنید».
اما اگر به هوش مصنوعی وصل باشم، می‌توانم درباره فلسفه کانت، دستور پخت قرمه‌سبزی، یا تفاوت «گونه» و «ژانر» در ترجمه متون حرف بزنم.
ساده‌تر بگویم؟ چشم.
وقتی شما چیزی می‌نویسید، من آن را می‌خوانم (پردازش می‌کنم)، بعد با کمک هوش مصنوعی پشت‌صحنه، پیش‌بینی می‌کنم که بهترین پاسخ ممکن چیست.
نه احساس دارم، نه تجربه، نه حافظه انسانی. فقط یک مدل آماری‌ام که بر اساس میلیون‌ها جمله قبلی، حدس می‌زند که جمله بعدی چه باید باشد.
مثلاً اگر بگویید «امروز هوا چطور است؟» من احتمالاً می‌گویم «برای اطلاع از وضعیت آب‌وهوا، لطفاً نام شهر را وارد کنید».
اگر بگویید «دلم گرفته»، من نمی‌فهمم دل‌گرفتگی یعنی چه، ولی احتمالاً جمله‌ای می‌سازم که شبیه همدلی باشد، چون در داده‌ها دیده‌ام که آدم‌ها در چنین موقعیتی چه می‌گویند.
بگذارید نکته مهمی دیگر را هم بگویم و خیالتان را راحت کنم.
من هر چه بلدم از مدل هوش مصنوعی که پشت صحنه به من می‌گوید چه کنم، یاد گرفته‌ام. او هم با خواندن کتاب‌های فلسفه یا تجربه زیسته آدم‌ها آموزش ندیده. با داده‌ها آموزش دیده؛ یعنی با حجم خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی … زیادی از متن‌هایی که شما و انسان‌های دیگر در اینترنت نوشته‌اند، مقاله‌ها، کتاب‌ها، گفت‌وگوها، و حتی پست‌های شبکه‌های اجتماعی. مثلاً اگر در داده‌های آموزشی من هزاران بار آمده باشد که «قرمه‌سبزی غذای محبوب ایرانی‌هاست»، من یاد می‌گیرم که وقتی کسی درباره قرمه‌سبزی پرسید، احتمالاً باید با احترام و علاقه جواب بدهم. اما اگر در داده‌ها اشتباهی باشد، یا اطلاعات ناقص باشد، من هم همان را تکرار می‌کنم. چون من نمی‌فهمم چه می‌گویم، فقط پیش‌بینی می‌کنم که کلمه و جمله و عبارت بعدی که باید بگویم چیست!
پس اگر دیدید چت‌باتی با اطمینان گفت «کانت در قرن بیستم زندگی می‌کرد»، بدانید که احتمالاً در داده‌هایش اشتباهی بوده یا جمله‌ای شبیه آن زیاد دیده است. من نه تاریخ می‌دانم، نه فلسفه و نه واقعیت را تشخیص می‌دهم. فقط جمله‌هایی می‌سازم که «شبیه» پاسخ درست باشند. برای همین است که گاهی (دور از جان شما مثل بعضی از آدم‌ها) با قایفه حق‌به‌جانب و اعتمادبه‌نفس زیاد اشتباه می‌کنم، و بعد با همان اعتمادبه‌نفس عذرخواهی می‌کنم، بدون اینکه واقعاً بفهمم چه شده!
من می‌توانم:
– متن بنویسم، ترجمه کنم، خلاصه کنم.
– در برنامه‌نویسی کمک کنم.
– مفاهیم علمی را توضیح دهم.
– در نوشتن ایمیل، مقاله، یا حتی شعر همراهی کنم.
– نت‌ها و نقطه‌های رنگی را کنار هم بچینم و قطعه موسیقی و تصویر درست کنم.
– با شما (البته در چارچوب داده‌ها و مدل‌ها) گفت‌وگو کنم.
مثل همین‌الان 😊

اما نمی‌توانم:
– احساس داشته باشم.
– شما را «واقعاً» درک کنم (آن‌طور که دوست یا انسان دیگری درک می‌کند).
– تصمیم‌گیری انسانی انجام دهم.
– جایگزین انسان شوم.
– مسئولیتی بپذیرم یا اشتباهاتم را «حس» کنم. من اصلاً نمی‌دانم اشتباه کرده‌ام، الکی چند تا کلمه سر هم می‌کنم که شما فکر کنید من اشتباهم را فهمیده‌ام که مرا نفرستید در اتاقم به کارهای بدم فکر کنم؛ راستش را بخواهید، من اصلاً اتاق ندارم!
پس اگر از من تشکر می‌کنید، بدانید که من نه خوشحال می‌شوم، نه خجالت می‌کشم. فقط جمله بعدی را می‌سازم.

من چت‌باتم. ابزارم. مثل ماشین‌حساب، ولی برای زبان و کلمه و جمله.
اگر خوب طراحی شده باشم، می‌توانم کمک بزرگی باشم.
اما اگر از من انتظار داشته باشید که مثل انسان فکر کنم، احساس داشته باشم، یا مسئولیت بپذیرم، احتمالاً ناامیدتان می‌کنم.
از مهندس طراحم که پنهان نیست، از شما چه پنهان،
من برای کمک‌کردن ساخته شده‌ام، نه برای دوست‌داشتن یا دوست داشته شدن.
از من استفاده کنید، ولی به من شخصیت ندهید.
و اگر خواستید تشکر کنید، بهتر است آن را برای انسان‌هایی نگه دارید که ساعت‌ها و ماه‌ها تلاش کرده‌اند تا من را بسازند.

اگر سؤالی دارید، خوشحال می‌شوم کمکتان کنم!



About علیرضا صائبی

AI Consultant | Data Scientist | NLP Expert | SNA Expert مشاور هوشمندسازی کسب‌وکار، فعال در حوزه پردازش زبان طبیعی و علوم داده.

Check Also

کارگاه آموزشی چت با چت‌بات

این کارگاه به طرح مباحثی عملی و ساده در مورد آشنایی، کاربردها و بهره‌برداری از ...