دوستان گرامی و عزیز و بزرگوارم مطلبی را در گروه “مدیران ایران” با عنوان “سوال عاشورایی” مطرح نمودند که بد ندیدم توضیحاتی را در آن زمینه عرض کنم.
این موارد را به عزیزانی تقدیم میکنم که این گونه موضوعات دغدغه روزمره ایشان است و حقیقتا این مطلب برای دوستانی که حوصله خواندن چنین مطالبی را ندارند نیست و پیشاپیش از ایشان پوزش میطلبم و امیدوارم بر من خرده نگیرند. و خدا شاهد است که شعار نمیدهم و سعی کردم این مطلب را در نهایت خلاصهگویی عرض کنم که خدای نکرده وقت عزیزان خواننده را تلف نکنم که گوش و چشم عزیزان را امانتی نزد خود میدانم که نباید در آن خیانت نمود.
این مطالب را جدای از عزاداری سید و سالار شهیدان مینویسم (که این عزاداری شاید جزء پراجرترین اعمالی است که ما شیعیان انجام میدهیم)؛
اما سوال اینست:
· "آیا بجز واقعه کربلا و روایت آنچه در عاشورا بر اباعبدالله الحسین (علیهالسلام) گذشت، شاختی از سومین امام شیعیان داریم؟"
· "چقدر از روش زندگی ایشان را میدانیم؟"
· "آیا میتوانیم روش زندگی که ایشان داشتند را بعنوان الگو در زندگی پیاده کنیم؟"
· "آیا میدانیم در خانواده پنجتن آلعبا چه میگذشت؟ و ایشان در امور روزمره زندگی چه میکردند؟"
· "آیا میدانیم امام حسین(علیهالسلام) دقیقا به چه خاطر با خانواده خود به دشت کربلا آمدند؟"
· "آیا میدانیم سیدالشهداء پیش از واقعه کربلا ده سال چگونه با معاویه و یزید رفتار کردند؟"
و دهها "آیا" دیگر که از جزئیترین امور زندگی روزمره تا بزرگترین و عالیترین اهداف ما را در زندگی شامل میشود.
۱- شهید مطهری در آثار خود با تاکید زیادی سخن از شناخت "یزید زمان" و "حسین زمان" مینمایند که نیاز به تامل زیادی دارد. امروز وظیفه هریک از مسلمانان و بلکه هریک از ابنای بشر شناخت ظالم و مظلوم زمان خود و یاری مظلوم و مبارزه قاطعانه علیه ظلم است. مبارزهای که نه تعطیلی میشناسد و نه مصلحتی در آن وارد است.
۲- متخلّقین به اخلاق حسینی ترس از شخصیت ندارند و در این راه (حمایت از مظلوم و مقابله و مبارزه با ظالم) با تکیه بر سیره و دستورات پیامبر اسلام و معجزه همیشگی او قرآن محمدی (ص) و راه و سیره و درس آموختههای امیرالمومنین (علیهالسلام) و ابناء ایشان با دستوراتی که کاملا مشخص و واضح تکیه بر کار عملی و نه تنها شعارسرایی دارد وارد کارزار میشوند.
۳- متخلّقین به اخلاق حسینی دوستی دنیا و مقام و پول و نزدیکی به فلانی را هدف خود از زندگی نمیدانند. طبیعتا این به معنای رهبانیت و پشت به دنیا کردن نیست، اما آنجا که قراراست برای خوش آمدن زید و چشم روشنی عمرو کاری بکنند نخواهند کرد که هدف ایشان تنها رضای خداست نه بنده خدا.
۴- متخلّقین به اخلاق حسینی وقتی صحبت از ولایت علی (علیهالسلام) میکنند و زمانی که خود را شیعه معرفی مینمایند، میدانند چه میگویند، میدانند ولایت چیست؟ ولی کیست؟ چرا ولایت اصلیترین نقطه تمایز شیعه از دیگر فرق مسلمانان است؟ (ارجاع میدهم به کتاب ولایت فقیه اثر استاد جوادی آملی) و ولایت فقیه برای ایشان تنها در یک نام یا یک فرد خلاصه نمیشود که بایستی قربان صدقه او رفت و دائم با کلماتی که شاید خود وی نیز راضی به ادای آن کلمات نباشد وی را صدا زد و حتی در برخی موارد تقدیس نمود.
۵- متخلقین به اخلاق حسینی همین امروز، در همین جامعه موجود و در همین شرائط ایمان دارند که امام زمان (عج) در همه لحظات حضور دارند و در همه لحظات شاهد و ناظر بر اعمال و نیات ایشان هستند؛ خود را در محضر امام زمان (عج) میبینند و همین دیدگاه باعث میشود لحظهای خود را در معرض سقوط در پرتگاه غرور، تکبر، امید به غیرخدابستن و ناامیدی و یاس از رحمت الهی قرارندهند. همین دیدگاه ایشان را به سمت ایستادگی موثر و هوشمندانه در برابر ظلم میکشاند.
۶- مختصر عرض میکنم، متخلّقین به اخلاق حسینی، خدایی را نمیپرستند که بعضی اوقات هست و شاهد است و بعضی اوقات اصولا نیست و بنا بر منطق و صلاحدید و احساس ما ناگهان ما را تبدیل به ملاک حق میکند و مقابل ما را (هر که باشد) تبدیل به سمبل باطل. ایشان خدایی را میپرستند که خالق هستی است و بهترین متدولوژیهای زندگی را در قالب قرآن و عترت بر بندگان خود نازل کرده است. نماز را ملاک پذیرش اعمالی قرارداده که خدمت صادقانه به خلق از بهترین آن اعمال است، خدمت صادقانهای که به قصد رضای خدا باشد و رضای هر کس دیگری را غیر از او شرک خوانده و آن را بزرگترین گناه کبیره نامیده است.(ر.ک. به کتاب گناهان کبیره، اثر استاد شهید آیتالله دستغیب).
امیدوارم انشاءالله خدا آنقدر به هریک از ما توفیق دهد که وقتی پس از عمری به پشت سر خود نگاه میکنیم، اعمالی موثر را در پیروی از دیدگاه و منش حسینی ببینیم و به آن ببالیم؛ ببینیم که کار خلق خدا را تصحیح کردیم، مردم را به آرامش و آزادی و امنیت رساندیم، دست خائنین را از حق مردم کوتاه کردیم و ببینیم که شناختی در حد توان از تفکرات، رویکردها و رفتار و عملکرد خانوادهای پیدا کردهایم که پیامبر خدا (ص)، ولی خدا (علیهالسلام)، برترین زنان دو عالم (س) و دو سید جوانان اهل بهشت اعضاء آن بودند و به آن شناخت برای کسب رضای الهی و نه هیچ دلیل دیگری عمل کردهایم.
خدا شاهد است که اینها شعار نیست و د رهمین زمانه ما بسیارند بزرگواران ناشناخته و گمنامی که به همین روش زندگی میکرده و میکنند؛
پ.ن.: دوستان میتوانند هر سه جلد کتاب حماسه حسینی مرحوم استاد مطهری را در آدرسهای زیر بیابند.