یک روش ساده برای محاسبه تقریبی قیمت تمام شده پروژه یا فرایند (که در سامانه پیرنگ بکار رفته است) را به شرح زیر تقدیم حضور دوستان عزیزم مینمایم و امیدوارم عزیزانم بتوانند از این روش دیدگاه موثری برای برآورد قیمت تمامشده پروژه دریافت نمایند.
یکی از شاخصهای خوب و مهم در مدیریت پروژه یا فرایند، قیمت تمام شده پروژه / فرایند است. معمولا محاسبه این شاخص بصورت دقیق کمی مشکل بوده و با چالشهای بسیاری روبروست. اما به نظرم میتوان با کمی چشمپوشی (در دقت محاسباتی) قیمت تمام شده پروژه یا فرایند را به سادگی محاسبه نمود.
البته این روش را برای دوستان جوانترم عرض میکنم چرا که دوستان باتجربه حتما روشهای متنوعی را در این حوزه بکارگرفته و تجربه نمودهاند و من حقیر مقابل ایشان درس پس میدهم …
برای این محاسبه، انجام مراحل زیر کافیست:
۱- اول هزینه خالص پرداختی کار ساعتی هریک از همکاران پروژه یا فرایند (این هزینه را برای یک پروژه بصورت کلی با C و برای هر همکار با Ci نامگذاری میکنم).
۲- نسبت زمان برنامهریزی شده کارکرد همکاران پروژه به نسبت میزان حضور ایشان در سازمان / شرکت در یک دوره زمانی مشخص (مثلا یک هفته یا یک ماه) (این نسبت را Pt مینامم).
۳- نسبت زمان کار تحویل و تائید شده ایشان به زمان برنامهریزی شده در همان دوره زمانی (این نسبت را Pd مینامم).
۴- از حاصلضرب دو نسبت ۲ و ۳ (Pt*Pd) درمییابیم همکاران پروژه یا فرایند موفق شدند چقدر از زمان حضور خود را صرف تولید محصول یا انجام کار نمایند. (این نسبت را راندمان همکاران پروژه / فرایند یا Ei برای هر همکار و بصورت کلی E مینامم).
۵- حال کل هزینههای پرداخت شده سازمان در یک دوره زمانی (یا میانگین آنها برای چند دوره زمانی) را با عنوان Ct در نظر میگیریم. طبیعی است که این مقدار هزینه شامل هزینههای مستقیم و هزینههای سربار سازمان است. برای بدست آوردن نرخ تقریبی هزینههای سربار گام ۶ را انجام میدهم.
۶- خالص پرداخت ساعتی هریک از همکاران را در میزان کار او در دوره زمانی مشخص در نظر گرفته شده (مثلا سال گذشته) ضرب نموده و از این طریق هزینه مستقیم هر همکار (با نام Cdi) و جمع آن را معادل هزینه مستقیم سازمان (با نام Cdt) برآورد مینمایم. حال با کسر مقدار Cdt از Ct (کل هزینه سازمان) مبلغ هزینه سربار قابل محاسبه بوده (با نام Cot) و نسبت آن به هزینه کل معادل نرخ هزینه سربار سازمان (با نام Cort) خواهد بود. دانستن این نرخ از این جهت اهمیت دارد، که میتوان با افزودن مقدار آن به هزینه هر پروژه یا فرایند قیمت تمامشده واقعیتری را برآورد نمود.
۷- حال برای محاسبه قیمت تمامشده یک فرایند یا پروژه، کافیست ساعت کار هر همکار پروژه را در میزان حقوق ساعتی وی ضرب نموده و نرخ هزینه سربار را به آن اضافه نماییم. حاصل، برآورد تقریبی قابل قبولی از قیمت تمامشده فرایند یا پروژه خواهد بود.
برای روشن شدن بیشتر روش، به مثال زیر توجه فرمایید:
در واحد نرمافزار شرکت کامیارسیستم، چهار همکار به شرح تصویر فوق مشغول به کار هستند.
همانطور که در تصویر نیز مشاهده میشود، برای این واحد در سال گذشته ۵ میلیون واحد هزینه شده که ۱٫۵ میلیون آن هزینه دستمزد مستقیم بوده است. لذا نرخ سربار این واحد معادل ۲٫۳۳ برابر هزینههای مستقیم قابل برآورد است. در نتیجه با ضرب ساعات کاری افراد در دستمزد و افزودن هزینه سربار به حاصلجمع بدست آمده میتوان قیمت تمام شده تقریبی پروژه را بدست آورد. همچنین چون راندمان افراد جمعا ۵۶% برآورد شده، ارزش کار انجام شده عملا معادل حاصلضرب دستمزد مستقیم پرداختشده در راندمان سازمانی (۵۶%) خواهد بود.
همانطور که مشاهده میشود، ممکن است این روش نتواند بصورتی بسیار دقیق قیمت تمامشده یک پروژه را محاسبه نماید، اما خواهد توانست به سادگی شمایی از راندمان کلی سازمان، نرخ هزینههای سربار و قیمت تمام شده را به مدیران ارائه دهد که از طریق این آگاهی بتوانند برنامهریزی بهتری برای هدایت سازمان خود انجام دهند. بدیهی است که چنانچه از ابزارهای نرمافزاری مدیریت عملکرد یا مدیریت پروژه نظیر سامانه پیرنگ (یا هر سامانه دیگری) برای مدیریت فرایندها و پروژهها استفاده شود، این اطلاعات به سهولت در اختیار مدیر فرایند یا پروژه قرارخواهند گرفت. برای مثال تصویر زیر (تصویر شماره ۲) نمای گزارش قیمت تمام شده هر گروه از فعالیتهای یک فرایند در سامانه پیرنگ را به نمایش گذارده که به روش فوق محاسبه گردیده است.
امیدوارم این مطلب مورد استفاده دوستان و همکاران ارجمندم در هر سازمانی که مشغول به کار هستند قرارگرفته و این حقیر را از نظرات سازنده خود مطلع سازند.