خوشبینی، سادهلوحی یا بدبینی به طبیعت انسان
کتاب «آدمی، یک تاریخ نویدبخش» یا «Humankind: A Hopeful History» نوشته روتخر برخمان (Rutger Bregman)، اثری بحثبرانگیز است که تلاش میکند تصویری مثبت و خوشبینانه از ماهیت انسانی ارائه دهد. برخمان در این کتاب، فرضیات متعارف و بدبینانه درباره طبیعت انسانی، بهویژه مفاهیمی نظیر خودخواهی ذاتی، رقابتطلبی و خشونتگرایی انسان را به چالش میکشد. او با استفاده از شواهد تاریخی، علمی و جامعهشناختی، ادعا میکند که انسانها ذاتاً مهربان، اجتماعی و همکاریکننده هستند.
با وجود استقبال گسترده از کتاب و دیدگاه تازه و الهامبخش آن، نقدهای جدی و قابل تأملی توسط منتقدان و صاحبنظران بر این اثر وارد شده که لازم است حتما همراه با مطالعه کتاب به آنها توجه شود.
نقدها بر کتاب و تحلیل آنها
۱. انتخاب گزینشی شواهد
منتقدانی مانند یوال نوآه هراری (Yuval Noah Harari) استدلال کردهاند که برخمان در کتاب خود گاهی شواهد را به شکلی گزینشی انتخاب میکند تا روایت خوشبینانهاش را تقویت کند. برای مثال، او برخی از مطالعات و نمونههای تاریخی که ممکن است به نفع دیدگاههای بدبینانه باشند را نادیده گرفته یا به آنها اشارهای سطحی کرده است. این رویکرد، بیطرفی علمی کتاب را زیر سؤال میبرد (هراری، ۲۰۱۵).
۲. سادگی بیش از حد در تحلیلها
برخی از منتقدان معتقدند که برخمان در تلاش برای بیان پیام مثبت خود، گاهی واقعیتهای پیچیده انسانی و تاریخی را بیش از حد سادهسازی میکند. برای مثال، او در تحلیل «آزمایش زندان استنفورد» و «آزمایش میلگرم» بر اشتباهات علمی و اخلاقی آنها تأکید میکند اما به تعارضهای نظری موجود یا ابعاد پیچیدهتر این پژوهشها بیتوجه است (زیبماردو، ۲۰۰۷).
۳. نادیده گرفتن ساختارهای اجتماعی و سیاسی
منتقدانی مانند انجی هابز (Angie Hobbs) اشاره کردهاند که برخمان در تحلیل خود بیشتر بر ماهیت فردی انسانها تمرکز دارد و کمتر به عوامل نهادی و ساختاری که ممکن است باعث ظهور رفتارهای خشونتآمیز یا غیرهمکارانه شوند، توجه میکند. برای مثال، نقش نابرابریهای اقتصادی یا قدرت سیاسی در تشدید رفتارهای منفی انسانی، در این کتاب کمرنگ است (هابز، ۲۰۲۰).
۴. تأکید بیش از حد بر موارد استثنایی
برخمان مثالهایی از رفتارهای همکاری و مهربانی انسانها در شرایط بحرانی ارائه میدهد، اما منتقدان معتقدند این موارد نمایانگر همه واقعیتها نیستند. نمونههایی مانند داستان خدمه کشتی باتاویا یا رفتار مردم بریتانیا در زمان جنگ جهانی دوم، گرچه الهامبخشاند، اما نمیتوانند بهطور کامل رفتار عمومی انسانها در تمام شرایط را بازتاب دهند (دی وال، ۲۰۱۶).
۵. مخالفت با دیدگاههای علمی جاافتاده
دانشمندانی مانند ریچارد داوکینز (Richard Dawkins) نقدهایی نسبت به رد ضمنی نظریههایی مانند «ژن خودخواه» مطرح کردهاند. برخمان در تلاش برای رد این نظریه، بیش از حد به سمت خوشبینی گرایش پیدا کرده و نتوانسته تعادلی میان همکاری و رقابت در طبیعت انسانی برقرار کند (داوکینز، ۱۹۷۶).
نتایج مثبت نگاه برخمان در رفتار فردی و اجتماعی
۱. تقویت اعتماد و همبستگی اجتماعی
نگاه خوشبینانه به طبیعت انسانی میتواند باعث تقویت اعتماد میان افراد شود. این دیدگاه به افراد کمک میکند تا در تعاملات اجتماعی خود، دیگران را کمتر تهدیدآمیز ببینند و روابط بر پایه همکاری و اعتماد شکل گیرد.
۲. تشویق به همکاری و نوعدوستی
برخمان میتواند الهامبخش افراد برای همکاری در پروژههای اجتماعی و کمک به دیگران باشد. این نگرش، انگیزه لازم برای حل چالشهای جمعی مانند بحرانهای زیستمحیطی را فراهم میکند.
۳. کاهش بدبینی و افزایش امید به آینده
این نگاه میتواند باعث کاهش بدبینی درباره آینده بشر شود و انگیزه بیشتری برای بهبود شرایط اجتماعی ایجاد کند.
آسیبهای احتمالی ناشی از این دیدگاه
۱. نادیده گرفتن ظرفیتهای منفی طبیعت انسانی
نگاه صرفاً مثبت ممکن است جنبههای منفی، مانند خشونت و رقابتجویی را نادیده بگیرد و آسیبپذیری در برابر سوءاستفادههای احتمالی را افزایش دهد.
۲. سادهانگاری در سیاستگذاری اجتماعی
سیاستگذاری مبتنی بر اعتماد مطلق به طبیعت انسان، ممکن است به ناکارآمدی در مقابله با مسائل اجتماعی مانند فساد و جرم منجر شود.
۳. ترویج خوشبینی غیرواقعی
این رویکرد میتواند آمادگی برای مواجهه با بحرانها یا نابرابریها را کاهش دهد.
۴. آسیبپذیری در روابط اجتماعی
اگر افراد به خوشبینی افراطی درباره دیگران باور داشته باشند، در مواجهه با رفتارهای منفی، ممکن است دچار سرخوردگی شوند.
کاربرد مفاهیم انسانگرایی دیجیتال در نقد و بسط کتاب
۱. سامانههای ترکیبی مبتنی بر اعتماد و نظارت
طراحی سیستمهای دیجیتال باید تعادلی میان اعتماد و نظارت ایجاد کند تا هم تعامل مثبت تقویت شود و هم از سوءاستفاده جلوگیری شود. این نگاه با دیدگاه برخمان و اصول انسانگرایی دیجیتال همسو است (فلوریدی، ۲۰۱۳).
۲. توجه به طراحی اخلاقمحور در هوش مصنوعی
طراحی سیستمهای هوش مصنوعی باید بر شفافیت، عدالت و پاسخگویی تأکید کند تا تعادلی میان خوشبینی به همکاری انسانی و واقعگرایی ایجاد شود (ایوبنکس، ۲۰۱۸).
۳. بازاندیشی در نقش آموزش دیجیتال
آموزش دیجیتال باید آگاهی اخلاقی و مهارتهای تفکر انتقادی را تقویت کند تا رفتارهای مثبتی که برخمان به آن اشاره دارد، در فضای دیجیتال تقویت شود.
با در نظر گرفتن این نکات، کتاب برخمان نقطه شروعی الهامبخش برای بحث درباره ماهیت انسانی است، اما نگاه خوشبینانه آن باید با واقعگرایی و نقدهای علمی تکمیل شود. انسانگرایی دیجیتال، با ارائه راهکارهایی در طراحی و آموزش، میتواند به تعمیق و کاربردیتر شدن دیدگاههای برخمان کمک کند.
منابع:
– Harari, Yuval Noah. Sapiens: A Brief History of Humankind. Harper, 2015.
– Zimbardo, Philip G. The Lucifer Effect: Understanding How Good People Turn Evil. Random House, 2007.
– Hobbs, Angie. “Human Nature and Politics: A Review of Bregman’s Humankind.” The Philosophers’ Magazine, 2020.
– De Waal, Frans. Are We Smart Enough to Know How Smart Animals Are? Norton, 2016.
– Dawkins, Richard. The Selfish Gene. Oxford University Press, 1976.
– Floridi, Luciano. The Ethics of Information. Oxford University Press, 2013.
– Eubanks, Virginia. Automating Inequality: How High-Tech Tools Profile, Police, and Punish the Poor. St. Martin’s Press, 2018.