برنامه به سوی فردا که روزهای پنجشنبه از ساعت ۱۱:۰۵ از رادیو اقتصاد پخش میشود برنامهای است که به تشریح کاربردهای فناوری اطلاعات در امور روزمره و به زبانی ساده میپردازد.
شما میتوانید نظرات ارزشمند خود را در انتهای همین مطلب ثبت و یا به صورت مستقیم برای نویسنده از طریق فرم تماس با من ارسال فرمایید.
مجری برنامه: در ادامه برنامه گذشته با موضوع خدمات فناوری اطلاعات در حوزه آموزش در خدمت شما خواهیم بود. امروز هم با کارشناس محترم برنامه جناب آقای مهندس علیرضا صائبی همراه هستیم و از حضور ایشان استفاده خواهیم شد. همچنین در خدمت جناب آقای دکتر کاردان از دانشمندان و اساتید به نام حوزه آموزش الکترونیک خواهیم بود..
کارشناس برنامه(آقای مهندس صائبی):در برنامه گذشته آقای دکتر کاردان اشاره به مسائل حوزه یادگیری الکترونیک کردند و بعضی از چالشها و بعضی از امکاناتی که در اختیار ذینفعان قرار میگیرد ذکر شد. اشاره به یک نکته بسیار جالب فرمودید و آن اینکه ما امروز شاگرد تنبل و یا چنین عنوانی در آموزش نداریم و آموزشها بنا بر توان و استعداد یادگیرندگان ارائه میشود و محوریت با یادگیری است و آنچه که قرار است در واقع یادگیرنده آن را آموزش ببیند. صحبت از ابزارها و منابع شد. صحبت از محتوی الکترونیکی و پیشنهاد بسیار کارآمد و بسیار عملیاتی آقای دکتر کاردان که اشاره فرمودند از طریق راهاندازی انجمنها و یا گروههای خودجوش و معلمین که البته تحت حمایت سازمانهای بالادستی قرار میگیرند برای تولید محتوی الکترونیکی میتوانیم اقدام کنیم. در ادامه آن برنامه یک برنامه دیگری را هفته گذشته با یکی از اعضاء هیئت علمی اجرا کردیم و اشارات بسیار دقیقی را به مسائل و بعضی از چالشهایی که در حوزه یادگیری الکترونیکی داشتیم. و یا حتی مواردی را برای استفاده از خدمات فناوری اطلاعات برای بهسازی فرایندهای آموزشی و پژوهشی است، داشتند. از جمله مسائلی مثل دسترسی به منابع علمی، بهسازی ارتباطات بین دانشگاهی و بین اعضاء هیئت علمی، اشاره به پژوهشگاههای مجازی و اتاقهای فکر مجازی مطرح شد که فکر میکنم کاملا با فرمایشات آقای دکتر کاردان مطابقت داشت. یک سوالی را در اینجا به صورت مشخص از آقای دکتر کاردان دارم: چه چالشهای اصلی را شما چه از طرف ذی نفعان و چه از طرف دانشگاه ها و چه از طرف وزارت علوم و دستگاههای متولی پیشروی ارتقاء سطح یادگیری الکترونیک در ایران برآورد میکنید؟
میهمان برنامه(آقای دکتر کاردان): من مهمترین چالش را در جهت زمینهسازی فرهنگی که البته آن را با اصطلاح فرهنگ سازی به کار میبرند و من موافق نیستم که فرهنگ چیزی است که ما بتوانیم با عبارت فرهنگسازی بسازیم ما باید زمینههایی را بسازیم که روی آن زمینهها فرهنگ آشنایی و فرهنگ کاربری یک کاربرد بخصوص و یا یک سامانه به خصوص و یا یک روش به خصوص در آموزش مطرح شود. من فکر میکنم که مردم و مسئولین ما بی اطلاع هستند از دستاوردهایی که میتواند آموزش الکترونیکی برایشان داشته باشد. این یک طرف قضیه است و تا یک حدی همه میدانند و تصورشان این است که آموزش الکترونیکی یعنی اینکه ما رد منزل و محل کارمان از طریق کامپیوتر یاد بگیریم . این در واقع الفبای اولیه است و در ابتدای الفبا هم الف و ب است. آن همه امکاناتی که میتواند آموزش الکترونیکی داشته باشد، سرمایههایی را که میتواند ذخیره کند برای مسئولین مملکت در صرفهجوییها و آسایش و رفاهی را که در فرآیند یادگیری برای یادگیرنده فراهم میکند، کمتر کسی میداند. این نکته اول است. مشکل اول ما این است، اگر ما بتوانیم به مسئولین و به مردم بیاموزیم و فضایی فراهم شود که آنها با دستاوردهای یک فناوری بهخصوص آشنا شوند از هر دو طرف حاضرند سرمایهگذاری کنند.
امروز اگر در کشور نگاه کنید که ظرف ده سال گذشته، چقدر مردم راحت میآیند و با استفاده از خدمات اینترنتی حساب مربوط به فیش برق و یا تلفن را انجام میدهند. ده سال پیش این کار امکانپذیر نبود. ببینید که چقدر این موضوع به نفع است و برای هر دو طرف چقدر صرفهجویی میشود. هم فردی که باید وقت بگذارد و هزینههایی که باید برای رفتن به بانک صرف میکرد. از طرفی برای بانکها هم چقدر بهتر است و ایشان به خدمات جدیتری میپردازند. آموزش الکترونیکی هنوز اینجور محسوس و ملموس نشده است و این یک مشکل است. همانطور که آقای دکتر ضیاعیپرور هم در برنامه گذشته فرمودند ما به اتاق فکر احتیاج داریم و همین اتاق فکر فرهنگی دارد در ببین افراد که راحت با هم صحبت کنند و نقطه نظر خود را ارئه دهند و سوال و جواب کنند.مشکل دوم حمایت قانونی از این حرکتهای فرهنگی و حقوقی است. در یک اتاق فکر یک متخصص که میخواهد نظر دهد حداقل انتظارش این است که این صحبتی که میکند مورد استفاده مسئولین قرار گیرد حداقل در حد خواندن و از این باید مطمئن شود. هیچگونه feedback از آن اتاقهای feedback به کسانی که شرکت میکنند برنمیگردد که آیا دیدگاه آنها به جایی منعکس شد یا نه. و یا در یک سطح بالاتر که گفتم همه در بحث ضرورتها و الزامات قانونی این است که متخصین مایل هستند بدانند که حداقل این کار اگر در جایی استفاده شد نامی از آنها برده شود. همین امروز من از فرمایش شما متوجه میشوم که یکی از همکاران من در برنامه دیگری پیشنهادات خوبی داده، انتظار خود این فرد اگر امروز به صحبت ما گوش کند در این برنامه این است که چرا اسمی از من برده نشد که اینها را حقوق معنوی مینامند. هیچگونه پرداختی برای آن انجام نمیشود اما انتظار این است که سیستمها و نظامهای دولتی و اجرایی قوانینی را در واقع به مجلس ببرند که آن قوانین برای افراد تشویق کننده باشد. مثلا در بحث آموزش الکترونیکی حتما باید دولت در فازهای اولیه و سالهای اولیه شروع به پرداخت یکسری سوبسیدهایی به مراکزهایی که میخواهند کار کنند، نماید. حداقل سوبسیدی که میشود داد این است که اطمینان داده شود که بحثی از آموزش سازمانها، بخشی از آموزش دولتی، بخشی از آموزش رسمی کشور به وسیله بخش خصوصی قابل ارائه است. آن موقع خواهید دید که چالشهای بعدی که به طبع این است که کسی با علاقه جلو نمیآید و کسی مسئله را جدی طلقی نمیکند، قطعا خیلی بهتر حل میشود.
گزارش برنامه:
۱-(گزارشگر برنامه(خانم افشار): در دانشگاه شما چقدر خدمات IT و استفاده از این رایج است و چقدر این امکانات در اختیار شما است؟
شخص مصاحبه شونده: تا حد زیادی است. سایت مجهز داریم و دسترسی به آن خیلی راحت است و بستگی دارد به خود دانشجو که چقدر از این امکانات استفاده کند.
گزارشگر برنامه(خانم افشار): یعنی هیچ محدودیتی، هیچ مشکلی که بخواهید در مورد آن صحبت کنید و پیشنهادی داشته باشید برای رفع آن وجود ندارد؟
شخص مصاحبه شونده: تا به حال من به مشکل خاصی برنخوردم و چون حدود یک سال و نیم است که هب این دانشگاه آمدهام خیلی با این سیستم کار نکردهام.
گزارشگر برنامه(خانم افشار): فکر میکنید این خدمات در آموزش علمی و عملی شما موثر بوده است؟
شخص مصاحبه شونده: خیلی موثر است. یکسری مسائل وجود دارد مثل تحقیقات که خیلی به ما کمک میکند دنبال مطلب بودن و کتابها را پیدا کردن و مطالعه کردن آنها، بعضی اوقات مسائلی که در وبلاگ ها و اینتر است در کتابها نیست و این برای ما خیلی خوب است.
گزارشگر برنامه(خانم افشار): در حال حاضر پیشنهادی و یا صحبتی با وزارت علوم دارید برای اینکه این شرایط را برایتان تصحیح نماید.
شخص مصاحبه شونده: برای ما همه چیز خوب بوده اما اگر یک مقدار فضا را بازتر کنند بهتر است. سایتهای بیشتری را در اختیار ما قرار دهند.)
۲-(گزارشگر برنامه(خانم افشار): شما چه پیشنهادی دارید برای اینکه از خدمات ITدر دانشگاهها استفاده بهتری شود؟
شخص مصاحبه شونده:باید فضای خود را بیشتر کنند. فضاهایی که کامپیوتر در آن قرار میگیرد. ساختمانهای یشتری را در نظر بگیرند که همه بتوانند استفاده کنند. کارتهایی را برای دانشجوها در نظر بگیرند و تعیین کنند که چه روزهایی خانمها و چه روزهایی آقایان استفاده کنند. مثلا روزهای زوج خانمها و روزهای فرد آقایان استفاده کنند و یا مثلا برای دانشجویان عمران یک روز را در نظر بگیرند برای دانشجویان معماری یک روز و….
گزارشگر برنامه(خانم افشار): در این صورت که محدود میشوید.
شخص مصاحبه شونده: ولی این طور زمانبندی شود بهتر است حداقل میدانی که در چه زمانی میتوانی از این امکان استفاده کنی تا اینکه در تمام روزها مراجعه کنی و ببینی که برای استفاده جایی نیست.)
کارشناس برنامه(اقای مهندس صائبی): پیش از اینکه بحث را شروع کنم برای اینکه اطاعت فرمایش آقای دکتر کاردان را هم کرده باشم. میهمان برنامه گذشته جناب آقای دکتر ضیاعیپرور بودند از اعضای هیئت علمی دانشگاه صدا و سیما و در رابطه با یکی دو موضوع که دوباره تکرار میشود صحبت کردیم.
آقای دکتر، در برنامه گذشته هم گزارشی که پخش شد، دانشجویی که با او مصاحبه شد بسیار ابراز رضایت میکرد از خدماتی که در حوزه IT ارائه میشود و در این برنامه هم مشکلی نداشتند و برای من جالب بود که پیشنهادی مثل زوج و فرد را ارائه دادند. برای من این سوال پیش آمد و دفعه پیش آقای دکتر ضیائیپرور حرف جالبی زدند. ما اشاره کردیم که آیا این پوش خدماتی و فشار نیازمندیها به مسئولین اعلام شده است و آنها عکسالعملی نشان ندادند و یا اینکه اصلا ما هنوز به مرحله احساس نیاز برای تغییر نرسیدهایم؟ که آقای دکتر ضیاعیپرور فرمودند که پیشنهاد میکنند دانشجویان این نیازمندی ها را در قالبهایی به مسئولین امر منتقل کنند. نظر شما چیست؟
میهمان برنامه (آقای دکتر کاردان): صحبتهای دو دانشجویی را که با آنها مصاحبه شد شنیدم. ما میتوانیم همیشه خود را با گذشته مقایسه کنیم و یا با حال و آینده. اگر با گذشته مقایسه کنیم، خیلی کارمان فرق کرده و الان خیلی امکانات داریم در ارتباط با کاربردهای فناوری اطلاعات. اگر فناوری اطلاعات را در چهار، پنج خصوصیت آن خلاصه کنیم این است که بتوانیم با آن اطلاعات را رد و بدل، ذخیره، بازیابی،و پردازش نماییم. اینها خیلی خوب است و من به خاطر دارم در دوره دکترا وقتی حدود بیست و پنج سال پیش درس میخواندم و در خارج از کشور بودم با آن همه امکانات ما مقالات را باید از روی مقالات چاپ شده، اسامیشان را در انتها که مراکز و منابع بود استخراج میکردیم و بین یک هفته تا یک ماه زمانی بود که این مقالات از خارج از کشور به ما برسد. اگر در مدت یک هفته به ما میرسید خیلی خوشحال میشدیم. اگر بخواهیم با آن زمان مقایسه کنیم، امروزه دانشجو بر روی بستر اینترنت گاهی اوقات به سرعت و در عرض چند ثانیه مقاله مورد نظر خود را پیدا میکند. اما اگر خواهیم با آنچه که IT و اینترنت به عنوان بستر IT و به عنوان یک شاه راهی که فناوری اطلاعات میتواند خدمات خود را در آنجا ارائه نماید، ما در کشورهای نه خیلی خیلی متفاوت با خودمان بلکه با کشورهایی مثل ترکیه بخواهیم مقایسه کنیم ما عقب هستیم و این عقب بودنها فقط و فقط به سیاستهای دیگری که از خارج از وزارت علوم و سیستم های آموزشی به آموزش ما تحمیل میشود، برمیگردد. ما قطعا کشوری هستیم که به دلیل شرایط اقلیمی، سیاسی، اجتماعی دوست و دشمن زیاد داریم و سازمانها و مسئولینی که در مسائل امنیتی و اطلاعاتی کشور تلاش میکنند، آنها شاید صلاحشان در این باشد که فعلا باید یک سری محدودیت هایی باید باشد تا کنترلی بر روی این اطلاعات انجام شود. به نظر من در اینجا صدمه را کسانی میخورند که میخواهند سالم عمل کنند وگرنه کسانی که بخواهند کارشان را بکنند راه دیگری پیدا میکنند و ما باید به دلایلی که عرض خواهم کرد در حوزه آموزش الکترونیکی توسعههایی را دهیم. اول توسعهای که ما لازم داریم یک توسعه زیرساختی است. الان پهنای باند، وسیع باند در آمریکا ۴ مگا پیکسل است (یعنی ۴ ملیون بیت) در کشور ما ۸۰۰۰بیت است، ببینید چند صد برابر ما قدرت انتقال اطلاعات دارند. خوب در آن فضا یک معلم میتواند از منزل با دانشآموزان و یک استاد از هر نقطهای با کلاس درسش مرتبط باشد و همدیگر را ببینند و صحبت کنند و در واقع باید دید در آنجا چه اتفاقات خوبی میافتد. همان اتاق گفتگو که گفتید بین اساتید و دانشجویان چقدر به یک کنفرانس و یا یک جلسه گردهمایی طبیعی نزدیک میشود. بنابراین ما باید رد بحث زیرساخت حمایت بیشتری کنیم. شاید آن دانشجویان عزیزی که مسئله فرد و زوج را در گزارش مطرح کردند ما را یاد این ضربالمثل که می گویند به مرگ بگیرید به تب راضی میشوند. ما آنقدر سخت میگیریم که دانشجویمان حاضر است یک روز هم اگر وقت پیدا کند بیاید در دانشگاه و استفاده کند. امروزه اصلا نیازی به فضای فیزیکی نیست اگر در محیط یک دانشگاه با شبکه وایرلست، بیسیم ما امکان دسترسی به اینترنت پهنای باند وسیع را بدهیم هر کسی با لپتاب خودش میتواند وصل شود و حتی با موبایل خود میتواند ایمیلهای خود را چک کند و کلی از این فضای فیزیکی که هزینه آن در شهری مثل تهران میلیاردها تومان ارزش دارد شاید صرف شود برای آزمایشها و پژوهشهایی که نیاز به فضای فیزیکی دارند. باید رویکردها را عوض کرد دانشجویان ما به آن حداقلهایی که یکمقدار کارشان را نجات دهد و شرایط را برایشان عادی کند، نگاه میکنند و ما باید از این صبر و تحمل آنها تشکر کنیم. اما ما به عنوان مسئول اجرایی این مملکت به عنوان پشتیبانیکننده از ما معلمین ما اساتید و دانشجویانمان انشاءالله باید یک مقدار باز کنند.
دومین مسئله که در بحث توسعه لازم داریم که دانشجویان ما به آن اشارهای نکردند، قوانین حمایتکننده از آموزش الکترونیک است. الان آموزش الکترونیکی بهگونهای است که بیشتر دانشگاهها ارائه میدهند. من خود عضو کمیسیون برنامهریزی یادگیری الکترونیکی کشور بودم در سالهای ۱۳۸۰تا سال ۱۳۸۶٫ خود من هم به عنوان یک برنامهریز و یا یک مشاور در وزارت علوم متوجه بودم که نمیتوان به همه اجازه داد که در آموزش الکترونیکی بیایند و بتوانند مدرک صادر کنند اما آیا واقعا نمیتوانیم اساتید شناخته شده دانشگاه و به دبیران شناخته شده آموزش و پرورش، کسانی که از یک سطح سابقهای برخوردارند. در یک درس به خصوصی در مدت معینی درس دادند. یکسری امتیازاتی را آوردند که کاملا قبل اندازهگیری باشد و به سلیقه بر نگردد. آیا نمیتوانیم یک قانونی بگذاریم و بگوییم این افراد میتوانند از منزل خودشان آموزش الکترونی داشته باشند برای دانشجویان خود و دبیرها تدریس خصوصی داشته باشند. اساتید کلاس رفع اشکال داشته باشند. فرهنگسازی از این طریق انجام میشود. زمینهسازی فرهنگی از طریق کاربریها انجام میشود و نه از طریق صحبت و از خوب و بد آن گفتن. من فکر میکنم این توسعه قانونمند کاربری فناوری اطلاعات که چون بنده در بحث آموزش الکترونیکی هستم و بیشتر به آن بخش اشاره میکنم خیلی خیلی برای ما لازم است.
مجری برنامه: جملهای است که میگوید: زندگی قانون باورها و لیاقتهاست و ما باید اول باور کنیم که لایق بهترینها هستیم و آن را طلب کنیم و این نیاز را ایجاد کنیم که دستگاههای اجرایی هم انشاءالله به این نیاز پاسخ دهند.
این جمله کمی حس تاسف مرا برانگیخت که چرا دانشجویان ما اینقدر به کم قانعند و به امکانات محدود فناوری اطلاعات که در اختیارشان است احساس رضایت میکنند و شاید آن چیزی که در آنطرف مرزهای ما وجود دارد را یا تجربه نکردهاند و یا اطلاعات لازم راجع به آن ندارند که ما نیاز به زمینهسازی فرهنگی در این مورد را در کشور حس کنیم، ایجاد کنیم و مردم احقاق حق کنند در مورد امکانات مختلفی که لایق آنها هستند.
میهمان برنامه(آقای دکتر کاردان): من با شما موافق هستم. البته هزینه دارد برای هر کشوری و برای هر نظام اجتماعی، حکومتی وقتی مردم آشنا شوند با آنچه که در دنیا میگذرد، توقع میکنند و باید هر دو کار به موازات هم انجام شود. یعنی هم باید مردم و داشجویانمان را آشنا کنیم با دنیایی که در اطرافشان است. و از طرف دیگر برنامهریزان باید قدم هایی را بردارند تا این اطمینان و امید ایجاد شود که حال اگر ما در ظرف یکسال و دو سال نمیتوانیم یک راهی را طی کنیم ولی در یک زمان منطقی چهار یا پنج ساله میتوانیم خودمان را به بسیاری از کشورهایی که در اطراف خودمان هستند برسانیم.
کارشناس برنامه(آقای مهندس صائبی): یک حوزهای که به نظر خیلی مهم است و اگر ما مسئله احساس نیاز را پیش بکشیم و امروز مطابق فرمایش شما بگوییم نیاز داریم به آموزش الکترونیکی و استفاده از خدمات حوزه فناوری اطلاعات به عنوان یکی از تنها ابزارهایی که شاید بهترین ابزارهایی که میتواند در حداقل نگاه هزینههای ما را کم کند و در یک قدم جلوتر درآمدهایی را برای ما ایجاد کند. در اینجا سوالی مطرح میشود: آیا این تبدیل علم به ثروت که ما خیلی خیلی خوب همیشه در همه سخنرانیهایمان به آن اشاره میکنیم در عمل واقعا منتظر توسعه زیرساخت یا مسائلی از این طریق است؟ و یا منتظر تعامل خود ما یا احساس نیاز خود ما چه اساتید، چه دانشجویان و چه مسئولین است؟
میهمان برنامه(آقای دکتر کاردان): تبادل دانش و بهرهمند شدن از دانش دیگران به دو صورت امکانپذیر است. یکی به صورت برخط در زمان حقیقی که نیاز به پهنای باند وسیعی دارد. همین الان صدای من از طریق خط تلفنی خیلی تفاوت دارد با اینکه اگر این پهنای باندی که ما اختصاص دادیم و برای خطوط تلفن شهریمان بیشتر بود، صدا با کیفیت بیشتری شنیده میشد و یا حتی اگر یک پهنای باند خیلی بالاتری داشتیم شاید به جای یک برنامه رادیویی ما یک برنامه تلویزیونی داشتیم و تصویر من را هم میدیدند. برای برنامههای برخط حتما ما نیاز به پهنای باند زیاد داریم. ولی چند درصد دانش دنیا یا دانش موجود در دنیا این نوع دانش است؟ در بحث مدیریت دانش یک قانونی وجود دارد که به آن بیست هشتاد گفته میشود. یعنی ۲۰درصد دانش به صورت مستند درآمده و مکتوب شده است و ۸۰درصد دانش در اذهان افراد وجود دارد. تجاربی است که باید فرد بیاید و مطرح کند. امروزه دنیا بر روی آن ۲۰درصد میگردد.تمام اختراعات، اکتشافات،برنامه ریزی ها، سیاست گذاری ها و مدیریت ها در تمام سطوح و همه طرحها و برنامه ها مبتنی بر این ۲۰% است. ما اگر بخواهیم این ۲۰ درصد را خوب توزیع کنیم خیلی نیازی به زیرساخت توسعهها نداریم. زیرساختهای فعلی ما خیلی جوابگوست. امروزه میتوانیم مقالات را از هر کجای دنیا دریافت کنیم. میتوانیم فایل صوتی دانلود کنیم و یا صدای خود را برای دیگران بفرستیم حتی میتوانیم فیلمهای ویدئویی را داشته باشیم. اما بحث قوانین است. قوانینی باید باشد که در حوزه دانش و در حوزه دانشجو، استاد، دستاندرکاران این حوزه اطمینان خاطر دهد که میتوانند صدایشان را و نظرشان را و نوشتههای خود را در فضایی کاملا رسمی و جدی در معرض عموم قرار دهند و این در حوزه فعالیت تخصصی آنها هیچگونه ایجاد مشکلی در آینده در نوع کارشان نمیکند. البته قوانین نباید فقط در جهت آزادسازی باشد. اصلا قانون همواره برای تعیین چهارچوبها است. اگر قانون درست تعریف شود هم به من معلم آزادی عمل میدهد و هم حوزه فعالیت من را طوری خط کشی میکند که اگر خواستم یک مقدار آن طرفتر روم و فراتر آن فضایی که به من داده شده بخواهم سوء استفاده کنم، طبیعتا مثل عبور از چراغ قرمز است. خود سیستم را هم باید بتوانیم به گونه ای قرار دهیم که بتواند هشدار دهد و بگوید که شما الان به گونه ای وارد شده اید که مثلا این موضوع فلسه است و شما قرار بود در حوزه کامپیوتر از این وبلاگ استفاده کنید. من زیرساختها راخوب میدانم و تا عالی خیلی فاصله داریم و من الان آن را خوب و کافی میدانم به شرطی که قوانین اجازه دهد به استاد، دانشجو، دستاندرکار، طلبه، عالمه حوزه علمیه که وقتی می خواهند مطالبشان را مطرح کنند یک نفر که مخالف نظر علمی آنها را دارد، تصور بر این نکند که این اظهار نظر با یک سوء نیتی از فضای باز اشتراک دانش باشد. خود مشترکین مثل همه فضاهایی که امروزه ساخته می شود برای اشتراک دانش که در واقع همان انجمن موربین است که من به آن گفتهام انجمن مشتاقان چرا که افراد مشتاق میآیند و در آنجا علم خود را در اختیار دیگران قرار میدهند. خود اعضای آنجا دانشی را که به درد نخورد ترد میکنند.
کارشناس برنامه(آقای مهندس صائبی): از آقای دکتر خواهش میکنم تا جمع بندی مطالبی را که در این سه برنامه عنوان شد بیان نمایند.
میهمان برنامه(آقای دکتر کاردان):آرزوی من این است که یک روز مسئولین ذیربط در یک مصاحبهای، در یک برنامهای و یا معاونین آنها شرکت کنند و نه فقط اشاره کنند که برنامه شما را شنیدند و بگویند در این برنامهای که شما ارائه دادید در طول این چند ماه یا هفته ما دو یا سه نکته را در برنامه سال آینده گذاشتیم، این بزرگترین امید را به شما که زحمت می کشید و به ما که امیدی داریم که حرفمان به جایی برسد، می دهد. این اولین خواسته من است. و دومین پیامی که دارم به همه همکارانم و به همه دانشجویان عزیز که در آموزش و یادگیری در هر شکل متداول یا الکترونیکی عمل میکنند این است که نابرده رنج، گنج میسر نمیشود. ما باید برای ساختن این سیستمها و نظامهای جدید رنج بکشیم، تحمل کنیم و صبر کنیم تا انشاءالله بتوانیم در آینده گرچه ممکن است نسبت به دیگران دیرتر ولی انشاءالله ما هم از فواید و دستاوردهای فناوری اطلاعات در حوزه آموزش و یادگیری الکترونیکی برخوردار شویم.
عوامل این برنامه:
· سردبیر: خانم مرضیه سالک
· گوینده: خانم رفعتی
· کارشناس برنامه: آقای مهندس علیرضا صائبی
·میهمان برنامه: جناب آقای دکتر کاردان
· تهیه کننده: جناب آقای فنایی
· گزارشگر: خانم افشار
· نشر الکترونیک: خانم کریمی